-
افشین یداللهی
چهارشنبه 23 فروردین 1396 14:15
از مرگت ناراحت نمی شوم اگر قرار باشد پیش من که پیش از تو رفتم بیایی.
-
سید علی صالحی
چهارشنبه 23 فروردین 1396 13:58
کاش میﺷﺪ ﯾﮏ صبح ﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ: ﺑﺎ ﺩﺳﺖِ پر ﺁﻣﺪﻩﺍم ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺎ ﻗﻠﺐﻫﺎﯾﯽ ﺁﮐﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻋﺸﻖﻫﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦها ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺮﻭﻡ.
-
وحید عمرانی
چهارشنبه 23 فروردین 1396 13:56
امیدی کوچک برای پرواز دست کم در خواب بالشِ پَر.
-
شمش لنگرودی
چهارشنبه 23 فروردین 1396 13:55
هدیه ام از تولد گریه بود خندیدن را تو به من آموختی سنگ بوده ام تو کوهم کردی برف بوده ام تو آبم کردی آب می شدم تو خانه ی دریا را نشانم دادی می دانستم گریه چیست خندیدن را تو به من هدیه کردی.
-
علیرضا آدینه
چهارشنبه 23 فروردین 1396 13:55
سیاهی کیستی؟ . شلیک نکن! روزم که با لباس شب آمده ام قدم بزنم.
-
مهدیه لطیفی
چهارشنبه 23 فروردین 1396 13:54
تو همان هشت دقیقه ای که قرص خورشید آرام، آرام در دریا حل می شود می بینی؟ تو قرار نیست شاعر باشی تو همین که نفس بکشی راه بروی حرف بزنی حق شاعری ات را بر گردن دنیا گذاشته ای.
-
قدیر عندلیب
چهارشنبه 23 فروردین 1396 13:53
هر چه خرابیست همه از رفیق گر به جهان هست صفایی ولی نیست به دنیا، مگر پیش او.
-
رضا محمد زاده
چهارشنبه 23 فروردین 1396 13:49
هنوز نوک مژگانت از خون سرخ است پیچ رادیو را بچرخانی جنگ سال هاست تمام شده و عالم و آدم می دانند.
-
حسین آذری
چهارشنبه 23 فروردین 1396 13:48
دوستان من! بر روی کیبوردهای تان جای حروف آزادی را چشم بسته از بر کنید خواب های بدی دیده ام.
-
وحید عمرانی
چهارشنبه 23 فروردین 1396 13:47
حتی اگر صد سال جغرافیا را تجدید شوم و تا آخر عمر از این مدرسه بیرون نیایم باز هم در جواب این سؤال که بلندترین کوه دنیا کدام است بی تردید خواهم نوشت: پدر.
-
علی روستا
چهارشنبه 23 فروردین 1396 13:45
موهایت عاشقانه ترین رویایی بود که بافتم.