شعر کوتاه - اشعار کوتای فارسی

زبیاترین و کوتاه ترین اشعار فارسی

شعر کوتاه - اشعار کوتای فارسی

زبیاترین و کوتاه ترین اشعار فارسی

عناوین یادداشت‌ها

  • ایلهان برک شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:54
    برگ زنبقی بر چهرهٔ آب شنا می‌کند مرگ به هیچ چیز دیگری شبیه نیست.
  • مریم قهرمانلو شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:53
    بی تو شب، شب است اما به خیر نیست.
  • کامران رسول زاده شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:53
    آسمان که نشد، چرا درخت نباشم وقتی تو در من این همه پرنده ای؟ ذهنم پُر از لانه هایی ست که برای تو ساخته ام.
  • اکتاویو پاز شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:52
    در میانهٔ راه ایستادم به زمان پشت کردم و به جای ادامهٔ آینده که کسی در آن چشم به راهم نبود برگشتم و بر جادهٔ هموارِ گذشته گام زدم.
  • ایرج زبردست شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:52
    شد کوچه به کوچه جستجو عاشق او شد با شب و گریه روبرو عاشق او پایان حکایتم شنیدن دارد من عاشق او بودم و او عاشق او
  • ناصر رعیت نواز شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:51
    هیچ عینکی دوری تو را نزدیک نمی بیند.
  • قیصر امین پور شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:51
    درد، حرف نیست درد، نام دیگر من است چگونه خویش را صدا کنم؟!
  • صنایی غزنوی شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:50
    منشین با بدان که صحبت بد گر چه پاکی ترا پلید کند آفتاب ار چه روشن‌ست او را پاره‌ای ابر ناپدید کند
  • رضا گوهرین شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:50
    ماهرانه چیده اند روی هم تپالۀ گاوان را زیباترین دختران.
  • شرف الدین علی یزدی شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:49
    در چشمهٔ شرع کجروم چون خرچنگ در بیشهٔ دین چو روبهم پر نیرنگ بر منبر علم همچو در کوه پلنگ در دلق کبود هم چو در نیل نهنگ
  • ایزومی شیکیبو شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:48
    در جهان دیگر آیا دیگر نخواهم بود یا به یاد خواهم آورد آخرین دیدارمان را؟
  • کامران رسول زاده شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:47
    دارم به اجزای تشکیل دهنده ام تجزیه می شوم، آب، باد، خاک، و این آتش که تو به جانم انداخته ای.
  • محسن حسینخانی شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:47
    سرد شده ای درست مثل این چایی اما نمی دانم چرا از دهان نمی افتی!
  • رضا محبی راد شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:46
    می دانم نمی آیی پنجره ها بی پرده با من حرف می زنند.
  • شهاب مقربین شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:46
    اما همه راه ها که با پا پیموده نمی شوند! دستت را به من بده...
  • ستاره دستاران شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:45
    دلتنگی، نام دیگر این روزهاست وقتی ... از این همه رهگذر یکی، تو نیستی.
  • مریم قهرمانلو شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:45
    می خواستم کمی فقط کمی دوستت داشته باشم از دستم در رفت عاشقت شدم.
  • نیکی فیروزکوهی شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:44
    هراس یعنی؛ من باشم و تو باشی و ... حرفی برای گفتن نباشد.
  • الیاس علوی شنبه 2 اردیبهشت 1396 18:42
    از بهار تقویم می ماند از من استخوان هایی که تو را دوست داشتند.
  • مریم قهرمانلو شنبه 26 فروردین 1396 14:35
    می خواستم کمی فقط کمی دوستت داشته باشم از دستم در رفت عاشقت شدم.
  • قدیر عندلیب (خیشتن) شنبه 26 فروردین 1396 14:14
    هر جا که رنگ بودی؛ آنجا نه یار دیدی جز آنکه در بهاران گل های سرخ چیدی بر پا بساط نوروز در سایه های بیدی از جشن آریانی خوش تر مگر شنیدی؟
  • میلاد عرفان پور شنبه 26 فروردین 1396 14:12
    آه است خیابان به خیابان به لبم از این همه بی تفاوتی در عجبم! تو مثل مسافری که دیرش شده است من مثل چراغ قرمز نیمه شبم
  • نیکی فیروزکوهی شنبه 26 فروردین 1396 14:11
    هراس یعنی؛ من باشم و تو باشی و ... حرفی برای گفتن نباشد.
  • یدالله گودرزی شنبه 26 فروردین 1396 14:11
    در ریاضیات من یک منهای دو یعنی یک منهای تو که مساویِ با هیچ است!
  • نزار قربانی شنبه 26 فروردین 1396 14:10
    آن روزها هر وقت موهایت را باز می کردی باد وزیدن می گرفت این خشک سالی بی دلیل نیست و جز من هیچکس دلیلش را نمی داند باد دلباخته بود و تو ... موهایت را کوتاه کرده ای.
  • الیاس علوی شنبه 26 فروردین 1396 14:10
    از بهار تقویم می ماند از من استخوان هایی که تو را دوست داشتند.
  • ساره دستاران شنبه 26 فروردین 1396 14:09
    کفش هایمان هنوز کنار هم بودند که راهمان از هم جدا شد.
  • سابیر هاکا شنبه 26 فروردین 1396 14:09
    همیشه دوست داشتم ساعت ها در ارتفاعی بالاتر از شهر بایستم و در انبوه ساختمان ها دنبال خانهٔ کسی بگردم که دوستش دارم برای همین کارگر شدم.
  • حسین غلامی خواه شنبه 26 فروردین 1396 14:08
    جغد شده ای بر خانۀ هر که می نشینی به کشتنش می دهی آزادی!
  • رضا کاظمی شنبه 26 فروردین 1396 14:08
    چقدر تنهاست شاعری که عاشقانه هاش دست به دست می روند به دست تو اما ... نمی رسند.