شعر کوتاه - اشعار کوتای فارسی

زبیاترین و کوتاه ترین اشعار فارسی

شعر کوتاه - اشعار کوتای فارسی

زبیاترین و کوتاه ترین اشعار فارسی

الیاس علوی

از بهار تقویم می ماند

از من

استخوان هایی که

تو را دوست داشتند.

ساره دستاران

کفش هایمان

هنوز کنار هم بودند

که راهمان از هم جدا شد.

سابیر هاکا

همیشه دوست داشتم

ساعت ها در ارتفاعی بالاتر از شهر بایستم

و در انبوه ساختمان ها

دنبال خانهٔ کسی بگردم

که دوستش دارم 

برای همین کارگر شدم.